تخریب میراث فرهنگی تا به کی!؟
متاسفانه هرچند وقت یکبار اتفاقات تلخ و دردناک مرگ افراد در اثر حفاریهای غیرمجاز را در خبرها میبینیم و میشنویم.
نکته قابل توجه اینکه با تکثر این اتفاقات تلخ و جانسوز در مرحله اول بهخاطر از دست دادن جوانانی از مرز و بوم کشور عزیزمان و بعد در کنار آن احیانا تخریب آثار فرهنگی و تاریخی بسیار ضروری به نظر می رسد که در یکی از کتب درسی مدارس ابتدایی و یا راهنمایی کشورمان در رابطه با لزوم “حراست از آثار تاریخی” و حفظ و نگهداری و استفاده تفکر برانگیز از این آثار ارزشمند فرهنگی ارزشی نیاکانمان بپردازد.
علاوه بر این لازم و ضروری است که خبرگزاریها، سایت ها، مطبوعات و صداوسیما در این خصوص کمی بیشتر از گذشته و به صورت مستمر، مطالب تاثیرگذار و اثربخشی را منعکس نمایند تا شاید بدینوسیله به بخشی از رسالت فرهنگی ارزشمند خود جامه عمل بپوشانند.
تکرار این اتفاقات دردناک برآن میدارد تا رسانهها این موضوع را مرتب در دستور کار عملی خود قرار دهند و اعلام کنند که برای بدست آوردن سرمایه فراوان یکشبه گرد آثار میراثی و تاریخی نروند چرا که معمولا خیلی از اندیشمندان و بزرگان قدیمی و امروزی بر این موضوع تاکید داشته و دارند که میراث خواری ابدا خوب نیست و عاقبت خوشی ندارد.
شاید علت این موضوع در فرهنگ عامه معلوم نباشد اما آنچه که بیان شده است و کرارا دیدهایم معمولا دنباله روندگان میراث خواری عاقبت خوشی و خرمی نداشتهاند.
از طرفی شاید یک عده آنرا خرافه بدانند ولی آنچه گذشتگان در کنار آثار تاریخی حک نموده و بیادگار گذاشته اند این است “هرکسی آثار تاریخی را تخریب کند به عذاب خدایان دچار میشود”
خیلی وارد ثابت کردن این موضوع نمیشوم و قصد پرداختن به اثرات راست و دروغ این جملات تاریخی که در کنار خیلی از آثار تاریخی نوشته اند؛ ندارم اما واقعیتهای تلخی هست که در بین برخی از جوامع، افرادی بجای کار و تلاش بیشتر، میخواهند یک شبه ره صد ساله را بپیمایند و آسانسوری پیشرفت کنند ولی با اتفاقات تلخی که افتاده، دیدهایم و واقفیم که این موضوع سرابی بیش نیست.
چرا که اندیشمندان معتقدند و لازم است با تفکر و تلاش صحیح به شیوه و روشی دیگر به زندگی بنگرند و از میراث خواری و تخریب میراث فاصله بگیرند. و با انجام کارهای معقول و کوشش صحیح و درست، بدنبال گنج واقعی و درک صحیح از زندگی باشند.
“از خداوند منان میخواهم که به بازماندگان داغدیده صبر عطا نماید.”